آنچه در این مقاله خواهید خواند:
Toggleقواعد عمومی تفسیر سیستم هماهنگ شده
General Interpretative Rules (GIRS)
کتاب مقررات صادرات و واردات دارای یک جدول ضمیمه به نام سیستم هماهنگ شدهی کالا یا همان جداول تعرفهی کالا است. در این جداول برای هرکالا یک شماره هشت رقمی در نظر گرفته شده و همانند جدول مندلیف دارای قوانین و مقررات ویژهای است که این مقررات برای سهولت دسترسی به کالای خاص وضع شده، بطوری که برای هرکالا فقط و فقط یک شماره تعرفه وجود دارد که با توجه به گستردگی و تنوع کالاهای وارداتی و تغییرات روزافزون آنها مسئلهی تعیین شماره تعرفهی صحیح کالا برای محاسبهی مأخذ حقوق ورودی دارای اهمیت خاصی است. و در این سیستم، کالاهای تجاری بینالمللی تا آنجا که میسر بوده در قسمتها، فصلها و زیرفصلها به طور مشخص قرار گرفتهاند اما به دلیل تفاوت و شباهت میان کالاها و همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک و میزان حجم مبادلات تجاری یک کالا، همیشه امکان در بر گرفتن نام تمام کالاها در این شمارهها وجود ندارد. بنابراین بایستی قواعد و معیارهایی وجود داشته باشد که نشان بدهند چگونه این شمارهها به تنهایی یا در ارتباط با دیگر شمارهها مورد تفسیر و تجزیه و تحلیل قرار گیرند، بههمین منظور قواعد عمومی وضع شده است.
برای تهیه آخرین نسخه کتاب مقررات صادرات و واردات ۱۴۰۲ (تعرفه گمرکی سال ۱۴۰۲) با شماره ۴۰۸۸۳۵۲۷-۰۲۱ تماس حاصل فرمایید.
تعداد قواعد عمومی ۶ تاست. قواعد ۱ تا ۵ مربوط به تعیین شمارههای اصلی چهاررقمی است. قاعدتا ۶ مربوط به طبقهبندی کالا در ذیل ردیفهای فرعی یک خطی و دو خطی و… میباشد، یا به عبارتی این قاعده مربوط به تعیین تعرفهی صحیح و دقیق کالا ذیل شمارههای فرعی است. قواعد ۱ تا ۴ به ترتیب اولویت به کار برده میشوند، یعنی باید به ترتیب از قاعده اول برای تعیین ردیف تعرفه استفاده شود و در صورت عدم توضیح در خصوص شماره تعرفه کالا به قاعدههای بعدی مراجعه شود بنابراین هرگاه مشکلی در طبقهبندی پیش بیاید، باید حتماً این قواعد به ترتیب بهکار روند. طبقهبندی کالاها در نمانکلاتور سیستم هماهنگ شده و به تبع آن در کتاب تعرفهی گمرکی طبق اصول ذیل انجام میگیرد:
قاعده ۱ سیستم هماهنگ شده
عناوین قسمتها و فصلها و بخشها دارای ارزشی جز شناساندن و تسهیل امر مراجعه نمیباشند. زیرا طبقهبندی در متن شمارهها و یادداشتهای مقدماتی قسمتها و فصلها و در قواعد زیرتا آنجایی که این قواعد با مندرجات شمارهها و یادداشتها مغایرت نداشته باشند قانوناً تعیین گردیده است.
تفسیر قاعده ۱
– عناوین قسمتها و فصول صرفاً جنبهی راهنما دارد و به هیچوجه نمیتواند معیار و متر مناسبی برای طبقهبندی کالا باشد. و تنها دارای ارزش شناساندن، معرفی و آسانسازی مراجعه به کتاب تعرفه بوده و فاقد قابلیت استناد میباشد.
– طبقهبندی کالاها ابتدا براساس متن شمارهها (متن شماره تعرفههای هشت رقمی کالاها، مندرج در فصول مختلف) و یادداشتهای قسمتها و فصلها انجام میگیرد.
قاعده ۲ General Rules
قاعده ۲-الف: هر اشارهای به یک شی در شمارهای معین، شامل آن شی میشود ولو به حالت غیر کامل یا تمامنشده به شرط اینکه به همان صورت، مشخصات اساسی شیء کامل یا تمام شده را داشته باشد. همچنین شامل شیء کامل یا تمام شده یا اشیائی که طبق مقررات پیش گفته باید کامل یا تمام شده تلقی شوند وقتی که به صورت پیاده شده یا سوارنشده عرضه میگردند میشود.
کالای غیرکامل :(Incomplete)
کالایی که فاقد یک یا چند قطعه باشد، چنانچه به همان حالت عرضه (Presented) و مشخصات اساسی (Essential character) کالای کامل یا تمامشده را دارا باشد، ذیل شماره تعرفهی کالای کامل یا تمامشده را دارا باشد، ذیل شماره تعرفهی کالای کامل طبقهبندی میشود.
مثال: خودرویی که فاقد لاستیک باشد ذیل شماره تعرفهی (۸۷۰۳) به عنوان خودرو کامل طبقهبندی میشود.
کالای تمام نشده :(Unifinished)
کالایی که عملیات نهایی تکمیل به روی آن انجام نگرفته است. بعنوان مثال، دوچرخهی کاملی که رنگ نشده ذیل شماره تعرفهی ۸۷۱۲ بهعنوان دوچرخهی کامل طبقهبندی میگردد.
همچنین کالای کامل یا تمام شدهای که به صورت پیاده شده (Disassembled) یا سوار نشده (Unassembled) عرضه شود در همان ردیف شماره تعرفهی کالای سوار شدهی کامل طبقهبندی میشود معمولاً به دلایلی از قبیل ضرورت یا سهولت در امر بستهبندی یا حمل و نقل، کالاها به این صورت عرضه میشوند. در این مورد نیز اینگونه کالاها ذیل شماره تعرفهی کالای کامل طبقهبندی میشوند. و صرفاً سوار کردن آن منحصراً و یا با کمک وسایل ساده مثل پیچ، پیچ و مهره، بست و غیره و یا از طریق پرچ کردن، جوش دادن، و نظایر آن باشد به عبارتی فقط عملیات ساده سوار کردن ملاک است. بنابراین عملیاتی نظیر خم و پرس کردن یا ساخت و تغییر شکل مواد و اشیاء به غیر از اشکالی که در بدو ورود دارند عملیات از نوع مورد اشاره در این قاعده نمیباشند. در هرحال قطعات نباید برای تکمیل شدن به حالت تمام شده تحت عملیات کاری «Working operation» بیشتری قرار گیرند.
کالای طرح اولیه :(blank)
کالایی که تقریباً سیمای ظاهری کالای کامل را دارد لیکن هنوز آمادهی مصرف مستقیم نیست نیز ذیل شماره تعرفهی کالای کامل طبقهبندی میشود. اشیایی به عنوان طرح اولیه تلقی میشوند که به همان صورت قابل استفاده نبوده، شکل یا طرح تقریبی قطعه یا شی تمام شده را داشته باشند و جز در موارد استثنایی فقط برای تکمیل به صورت قطعه یا شی تمام شدهی مورد نظر قابل استفاده باشند. بهعنوان مثال، کلید خامی که معلوم است کاربردی جز کلید ندارد اما برای استفاده نهایی بایستی سوهان زده شود نیز ذیل شماره تعرفهی کلید کامل طبقهبندی میشود. قابل ذکر است محصولات نیمهساختهای که هنوز شکل اساسی اشیاء تمام شده را نداشته باشند مثل میله، لوله و دیسک و… به عنوان طرح اولیه تلقی نمیشوند. پس بنابراین هر شیای که بتوان از آن برای مصارف متعدد و کالاهای متنوع (بیش از یک مورد) استفاده کرد نظیر میله، لوله و پروفیل را نمیتوان به عنوان طرح اولیه شناخت.
قاعده ۲-ب: هر ذکری از یک ماده که در هر شماره معین شده است مربوط به این ماده میباشد. خواه به حالت خالص یا مخلوط و یا حتی با اشتراک با مواد دیگر. همچنین هرذکری که از مصنوعات ساخته شده از یک مادهی معین شده است، مربوط به آن مصنوعات است.
که تماماً یا جزأ از این ماده تشکیل شده باشد. طبقهبندی این محصولات مخلوط یا اشیاء مرکب (Composite) طبق اصول بیان شده در قاعده ۳ بهعمل میآید.
تفسیر قاعده ۲ Harmonized System
قاعده ۲(ب) به مواد مخلوط، یا ترکیب شده (جور شده) با سایر مواد و همچنین مصنوعات متشکل از دو یا چند مادهی مرتبط میپردازد، و بهطور کلی شامل مواد ناخالص میشود. شماره تعرفههایی که این قاعده به آنها مربوط میشود، عبارتند از شمارههایی که یک مادهی معین را ذکر میکنند. (مثلاً شماره ۰۵۰۷،عاج) و یا شماره تعرفههایی که شامل اشیاء ساخته شده از یک مادهی معین میشود (مثلاً شماره ۴۵۰۳، اشیاء ساخته شده از چوب پنبه طبیعی).
لازم به ذکر است که این قاعده فقط در صورتی اجرا میشود که متن شمارهها و یادداشتهای قسمتها یا فصلها ترتیبات دیگری مقرر نکرده باشند. مثلاً عنوان متن شماره تعرفهی (۱۵۰۳- روغن پیه گاو و گوسفند)، مخلوط میباشد و این بدان معناست که روغن پیه گاو و گوسفند مخلوط شده نمیتواند با استناد به قاعدهی ” ۲ – ب” ذیل این شماره تعرفه طبقهبندی شود چون طبق قاعدهی یک از قواعد ششگانه تفسیری نمانکلاتور سیستم هماهنگ شده، اولویت با متن شمارههاست. و همچنین درمورد محصولات مخلوط که بهصورت فرآورده بوده و به همان صورت در یادداشت یک قسمت یا فصل یا در متن یک شماره توصیف شده باشند، باید براساس مقررات قاعده ۱ در جایی که توصیف یا ذکر شدهاند طبقهبندی شوند.
درنتیجه، اثر این قاعده گسترش دامنهی شمول شماره تعرفههایی است که به یک مادهی معین اشاره دارند، به نحوی که مخلوط یا مرکب (جورشده) این ماده با سایر مواد را نیز شامل بشوند. و همچنین گسترش دامنهی شمول شماره تعرفههایی است که به مصنوعات ساخته شده از یک ماده اشاره دارد، به نحوی که این شمارهها، مصنوعاتی که جزأ از این ماده تشکیل شده باشند را نیز شامل بشوند. با این حال، این قاعده حیطه شمول شمارهای را که به آن مربوط میشود تا آن حد گسترش نمیدهد که کالایی را در برگیرد که بر خلاف تجویز قاعده ۱ با متن شمارههای تعرفه منطبق نباشد. بهعنوان مثال، آب میوهای که مقداری طعم دهنده و رنگ طبیعی خوراکی به آن افزوده شده باشد ذیل همان شماره تعرفهی آب میوه طبیعی (شماره ۲۰۰۹) طبقهبندی میگردد نه در جای دیگر.
دوره های بازرگانی مرتبط با موسسه Arman-EPL :
دوره جامع طبقه بندی کالا HS Code
دوره جامع ارزش گذاری کالا
دوره جامع آمادگی آزمون کارگزاری گمرک ۱۴۰۳
دوره مصادیق اختلافات گمرکی و نحوه رسیدگی در کمیسیون
دوره جامع ثبت سفارش و اظهار کالا از طریق سامانه های EPL,NTSW
قاعده ۳ Harmonized System
در مواردی که خواه در اجرای مقررات قاعده “۲-ب” یا به هر صورت دیگر کالایی قابل طبقهبندی در دو یا چند شماره به نظر برسد، طبقهبندی آن به نحو زیر انجام میگیرد:
قاعده ۳-الف: شمارهای که کالا را به صورت مشخصتری توصیف کند بر شمارههایی که صورت عمومیتری را بیان میکند مرجح خواهد بود. با این حال وقتی که دو یا چند شماره هرکدام فقط به یک قسمت از مواد متشکله یک محصول مخلوط یا یک شئ مرکب یا فقط به آن قسمت از اشیاء درمورد کالاهایی که به صورت مجموعه برای خردهفروشی آماده و عرضه میشوند مربوط میشود، این شمارهها را باید همچنین با در نظر گرفتن این محصول با این شئ به عنوان مشخصتر تلقی کرد حتی اگر یکی از شمارهها از طرف دیگر توصیف دقیق یا کاملتری از آن کرده باشد.
تفسیر قاعده ۳ – الف
این قاعده سه روش طبقهبندی را برای کالاهایی که در نظر اول، چه در اجرای قاعده “۲-ب” و چه در هر مورد دیگر، قابل طبقهبندی در دو یا چند شماره متمایز هستند، پیشبینی میکند. این روشها به ترتیبی که در متن قاعده ذکر شدهاند به مورد اجرا درمیآید.
اگر قواعد “۳-الف”و”۳-ب” قابل اجرا نباشند، قاعده “۳-ج” به مرحله عمل در میآید. لذا ترتیب اولوی ت بدین صورت است:
(الف) اختصاصیترین توصیف
(ب) صفت و خاصیت اساسی
(ج) شمارهای که از لحاظ ترتیب عددی در آخر قرار گرفته است.
این قاعده فقط درصورتی میتواند اجرا شود که با مندرجات شمارهها و یادداشتهای قسمت یا فصل مغایرت نداشته باشد.
به عنوان مثال، یادداشت”۴-(ب) ،فصل ۹۷)” مقرر میدارد اشیایی که در عین حال مشمول یکی از شماره تعرفههای (۹۷۰۱) لغایت (۹۷۰۵) و مشمول شماره تعرفهی (۹۷۰۶) باشند، باید در مناسبترین شماره تعرفههای (۹۷۰۱) لغایت (۹۷۰۵) طبقهبندی شوند.
بنابراین طبقهبندی این اشیاء بر اساس یادداشت “۴-(ب) فصل ۹۷” انجام میشود و نه طبق این قاعده.
اولین روش طبقهبندی کالاهایی که در بدو امر قابل طبقهبندی ذیل دو یا چند شماره تعرفهی متمایز میباشند، در قاعده “۳ – الف” بیان شده است که به موجب آن شمارهای که کالا را به صورت مشخصتری توصیف میکند باید بر شمارههایی که صورت عمومیتری دارد، برتری داشته باشد.
وضع نمودن قواعد قطعی که به موجب آن بتوان تعیین نمود که یک شماره تعرفه، کالا را مشخصتر از شماره دیگر توصیف میکند، امکانپذیر نیست. با اینحال، به طور کلی میتوان گفت (الف). شمارهای که در آن شیئی با ذکر نام مشخص است از شمارهای که کالا را بهصورت گروهی و عمومی توصیف میکند ترجیح داده میشود.
بهعنوان مثال:
_ ریشتراش و ماشین موزنی توأم شده با موتور برقی در شماره تعرفهی (۸۵۱۰) طبقهبندی میشود و نه در شماره (۸۴۶۷) بهعنوان ابزارهای الکترومکانیکی برای کار کردن با دست، و یا در شماره (۸۵۰۹) به عنوان دستگاههای الکترومکانیکی توأم شده با موتور برقی، برای مصارف خانگی.
_ قاشق استیل در ذیل شماره تعرفهی (۸۲۱۵) (قاشق، چنگال، ملاقه، کفگیرک، کاردهای مخصوص ماهی یا کره، قندگیر و اشیاء همانند برای آشپزخانه یا سر میز) طبقهبندی میشود نه در شماره (۷۳۲۳) به عنوان (اشیاء سرمیز، اشیاء آشپزخانه یا سایر اشیاء خانهداری و اجزاء و قطعات آنها از چدن، آهن یا از فولاد). چون شماره تعرفهی (۸۲۱۵) کالا را به نام و بهطور مشخص ذکر کرده و به قول گمرکیها تعرفهی کالای مذکور هست.
_ صندلی وسایل نقلیه موتوری در شماره تعرفهی (۹۴۰۱) (نشیمنها و اجزاء و قطعات آنها) طبقهبندی میشود نه در شمارهی (۸۷۰۸) بهعنوان اجزاء و قطعات و متفرعات وسایل نقلیه موتوری.
(ب). توصیفی را باید “مشخص” تلقی کرد که کالا را دقیقتر و کاملتر شرح داده باشد.
مثال برای این گروه از کالاها عبارتند از:
فرش از مواد نسجی، برای استفاده در وسایل نقلیه در شماره تعرفهی (۵۷۰۳) که بهطور مشخصتر فرش را توصیف نموده قابل طبقهبندی است. نه در شماره (۸۷۰۸) بهعنوان اجزاء و قطعات و متفرعات وسایل نقلیه موتوری.
_ شیشه ایمنی قاب نشده برای استفاده در هواپیما، در شماره تعرفهی (۷۰۰۷)، که در آن، شیشه ایمنی بهطور مشخصتر توصیف گردیده، قابل طبقهبندی است. نه در شماره (۸۸۰۳) به عنوان اجزاء و قطعات وسایل نقلیهی هوایی و فضایی.
با اینحال، اگر دو یا چند شماره هر کدام فقط به قسمتی از مواد یا اجزاء متشکله کالاهای مخلوط یا مرکب و یا فقط به قسمتی از اقلام درون یک مجموعه که به صورت خردهفروشی عرضهشده، اشاره کرده باشند، آن شمارهها باید در ارتباط با آن کالاها بهعنوان توصیف یکسان تلقی شوند، حتی اگر یکی از آن شمارهها توصیف دقیقتر یا کاملتری از سایر شمارهها کرده باشد.
در اینگونه موارد، طبقهبندی کالا باید براساس قاعده ” ۳- ب” یا “۳ – ج” تعیین شود.
قاعده ۳ – ب: طبقهبندی محصولات مخلوط، مصنوعاتی که از مواد مختلف تشکیل شده و یا از بههم متصل کردن اشیاء گوناگون بهدست آمده باشد و کالاهایی که بهصورت مجموعه برای خردهفروشی آماده و عرضه شدهاند ولی طبقهبندی آنها را با اجرای قاعدهی “۳ – الف” نتوان تعیین کرد، طبقهبندی با توجه به ماده یا شئای که صفت و خاصیت اساسی خود را به آن محصول میدهد به عمل میآید، به شرط این که تشخیص این امر میسر باشد.
تفسیر قاعده ۳ – ب
_ دومین روش طبقهبندی صرفاً مربوط به موارد زیر است:
یک: کالاهای مخلوط؛
دو: کالاهای مرکب، متشکل از مواد مختلف؛
سه: کالاهای مرکب، متشکل از اجزاء مختلف (جفت و جور)؛
چهار: کالاهای عرضه شده به صورت مجموعه برای خردهفروشی(Set).
در کلیهی این موارد، کالاها باید براساس ماده یا جزئی که به آن کالاها صفت و خاصیت اساسی میدهد، طبقهبندی شوند، بهشرط این که تشخیص این امر میسر باشد.
_ عاملی که صفت و خاصیت اساسی را تعیین میکند در بین انواع کالاهای مختلف متفاوت است.
برای مثال، این عامل را میتوان از ماهیت ماده تشکیل دهندهی کالا یا از اجزایی که آن را تشکیل داده، از حجم، از مقدار، از وزن یا ارزش، یا از نقش و اهمیت یکی از مواد تشکیلدهنده، در ارتباط با مصرف کالا، تعیین کرد.
_ به مفهوم این قاعده، کالاهای مرکب ساخته شده از اجزاء مختلف، نه تنها شامل کالاهایی است که اجزاء آنها به یکدیگر متصلند و یک عمل غیرقابل تفکیک را انجام میدهند، بلکه همچنین شامل کالاهایی نیز میشود که اجزاء تشکیل دهندهی آنها مجزا باشند، مشروط بر این که این اجزاء متناسب و مکمل یکدیگر بوده و با هم یک کل را تشکیل بدهند و معمولاً فروش آنها نیز به طور اجزاء جداگانه امکانپذیر نباشد.
مثال برای این گروه کالاها عبارتند از:
_ ماشین ریشتراش برقی که مجهز به یک پاوربانک در بدنهی خود است.
_ گیرنده دیجیتالی که بههمراه یک ریموت کنترل و یک آنتن گیرنده کوچک مخصوص امواج تلویزیونی ارائه شده است.
بهعنوان یک قاعده کلی، اجزاء متشکله اینگونه کالاهای مرکب در یک دستهبندی مشترک عرضه میشوند.
_ تعریف کالاهای عرضه شده بهصورت مجموعه (ست set) برای خردهفروشی به کالاهایی اطلاق میشود که:
۱- حداقل از دو شیء مختلف تشکیلشده که در نظر اول قابل طبقهبندی در شماره تعرفههای مختلف باشند. بنابراین، بهعنوان مثال، شش عدد فنجان چایخوری چینی را نمیتوان بهعنوان یک مجموعه به مفهوم قاعده “۳ – ب” تلقی کرد.
۲- متشکل از محصولات یا اشیایی باشند که برای رفع یک نیاز خاص یا برای انجام یک کار معینی با هم عرضه شوند.
۳- به نحوی عرضه شوند که بدون بستهبندی مجدد، برای فروش مستقیم به مصرفکنندگان مناسب باشند (مثلاً، در جعبه یا صندوق یا روی تکیهگاه).
۴- در عرف نیز بر سر ست بودن آن هیچ حرف و حدیثی نباشد.
بهعنوان مثال کالایی، متشکل از چمدانهای بزرگ، کوچک و متوسط میباشد، بهعنوان مجموعه )ست (setتلقی نمیگردد.
چون در خردهفروشی، معمولاً و درحالت عادی هرکدام از این چمدانها به صورت جداگانه بهفروش میرسند.
در نتیجه این مقررات، بهعنوان مثال، مجموعههایی را نیز در برمیگیرد که از محصولات غذایی گوناگون تشکیلشده و قرار است توأمان برای تهیه یک غذای آمادهی طبخ مورد استفاده قرار گیرند.
بهعنوان مثال مجموعههایی که با توجه به قاعده “۳ – ب” میتواند طبقهبندی شوند، عبارتند از:
مجموعه متشکل از یک ساندویچ تهیه شده از گوشت گاو، با یا بدون پنیر و یک نان ساندویچی (شماره ۱۶۰۲) همراه با چیپس سیبزمینی سرخ کرده مشمول شماره تعرفهی (شماره ۲۰۰۴)، ذیل شماره تعرفهی (۱۶۰۲) طبقهبندی میشوند، چون که ساندویچ گوشت، صفت و خاصیت اساسی خود را به این مجموعه میدهد.
مجموعهای که اجزاء متشکلهی آن قرار است توأمان برای تهیه یک غذای اسپاگتی پخته نشده (شماره ۱۹۰۲)، یک کیسه پنیر رنده شده (شماره ۰۴۰۶) و یک قوطی کوچک سس گوجهفرهنگی (شماره ۲۱۰۳)، بهصورت عرضه شده در یک جعبهی مقوایی، تشکیلشده است، ذیل شماره تعرفهی (۱۹۰۲) طبقهبندی میشود، زیرا که در این مجموعه، بستهی اسپاگتی پخته نشده صفت و خاصیت اساسی را به مجموعه میدهد.
با این حال، این قاعده شامل برخی از محصولات غذایی که توأمان عرضه شده و بهعنوان مثال، شامل اقلام زیر میباشند، نمیشود:
یک قوطی کنسرو میگو (شماره ۱۶۰۵)، یک قوطی کنسرو پاته جگر (شماره ۱۶۰۲)، یک قوطی پنیر (شماره ۰۴۰۶) و یک قوطی سوسیس کوکتل (شماره ۱۶۰۱).
_ یک بطری مشروبات الکلی (مشمول شماره ۲۲۰۸) و یک بطری شراب (مشمول شماره ۲۲۰۴).
درمورد این دو مثال بالا و مجموعه فرآوردههای مشابه، هر یک از اقلام باید جداگانه ذیل شماره تعرفههای مربوط به خود طبقهبندی شوند.
_ مجموعه لوازم آرایش مو، متشکل از یک ماشین ریشتراش برقی (شماره ۸۵۱۰)، یک شانه (شماره ۹۶۱۵)، یک قیچی (شماره ۸۲۱۳)، یک برس (شماره ۹۶۰۳)، یک حوله از مواد نسجی (شماره ۶۳۰۲)، عرضه شده در یک کیف چرمی (شماره ۴۲۰۲)، ذیل شماره تعرفهی (۸۵۱۰) طبقهبندی میشوند.
_ مجموعه رسامی متشکل از یک خطکش (شماره ۹۰۱۷)، یک نقاله (شماره ۹۰۱۷)، یک پرگار (شماره ۹۰۱۷)، یک مداد (شماره ۹۶۰۹) و یک مدادتراش (شماره ۸۲۱۴)، عرضه شده در یک جعبه از ورق پلاستیک (شماره ۴۲۰۲) ذیل شماره تعرفهی ۹۰۱۷ طبقهبندی میشود.
_ یک مجسمه سرامیکی (شماره ۶۹۱۳) که یک رادیو (شماره ۸۵۲۷) یک ساعت بزرگ (شماره ۹۱۰۳) و یک فندک کوچک (شماره ۹۶۱۳) در بدنهی آن تعبیه شده است که میتواند ذیل چهار شماره تعرفهی فوق طبقهبندی شود. اما به این دلیل که یک مجموعه متشکل از اجزاء گوناگون است، بایستی ذیل یک شماره تعرفه طبقهبندی شود. بنابراین ابتدا به امر به “قاعده ۳” مراجعه میکنیم. قاعده “۳ – الف” کاربردی ندارد چون هر شماره به طور صریح به نام قسمتی از کالا اشاره دارد. پس با استناد به قاعده “۳-ب”، با توجه به اینکه مجسمه صفت و خاصیت اساسی را به مجموعه میبخشد، این کالا ذیل شماره تعرفهی (۶۹۱۳) طبقهبندی میشود.
درمورد مجموعههای فوقالذکر، طبقهبندی بر اساس شیء یا مجموع اشیایی که میتوان آنها را به عنوان اعطا کننده صفت و خاصیت اساسی به مجموعه تلقی کرد، انجام میگیرد.
– این قاعده درمورد کالاهایی که اجزاء متشکلهی آنها به صورت جداگانه بستهبندی مشترک، که به نسبت معین برای ساخت صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد، برای مثال نوشابهها، اجرا نمیشود.
قاعده ۳ _ ج: درمواردی که با قاعده “۳-الف” و”۳-ب” نتوان طبقهبندی کالایی را تعیین کرد آن کالا در شمارهای که از لحاظ ترتیب عددی در آخر قرار گرفته بین آنهایی که قابل اعتبار تشخیص داده شده است طبقهبندی میگردد.
تفسیر قاعده ۳ _ ج
هرگاه کالایی را نتوان براساس قواعد (۳-الف) و یا (۳-ب) طبقهبندی کرد، طبقهبندی کرد، باید ذیل شماره تعرفهای که از لحاظ ترتیب عددی در آخرین شماره از بین شمارههایی که بهطور مساوی قابل اعتبار تشخیص داده شدهاند، طبقهبندی کرد.
بهعبارتی ممکن است کالایی در ردیف موخر تعرفهای قرار گرفته باشد اما نتواند قابلیت اعتبار ( از لحاظ ارزش، حجم و یا …) پیدا کند.
بهعنوان مثال، کمربندی که ۵۰ درصد آن از چرم (شماره ۴۲۰۳) و ۵۰ درصد آن از الیاف نسجی (شماره ۶۲۱۷) ساخته شده باشد به علت عدم وجود صفت و خاصیت اساسی، ذیل شماره تعرفهی موخر ۶۲۱۷ طبقهبندی میشود.
قاعده ۴ سیستم HS CODES
کالایی را که نتوان طبق قواعد مذکور در فوق طبقهبندی کرد در شماره مربوط به کالایی که بیشتر به آن شبیه است طبقهبندی میشود.
تفسیر قاعده ۴
این قاعده مربوط به کالایی میشود که امکان طبقهبندی آن براساس قواعد ۱ تا ۳ وجود ندارد. و همچنین مقرر میدارد که چنین کالایی باید تحت ردیف شماره تعرفهی کالایی که بیشترین شباهت را به آن دارد، طبقهبندی شود. بهمنظور طبقهبندی براساس قاعده ۴، لازم است که مقایسهای بین کالای عرضه شده با کالای مشابه به عمل آید تا کالایی که بیشترین شباهت را به کالای عرضه شده دارد تعیین شود. این کالای عرضه شده در همان شماره مربوط به کالای مشابهی که بیشترین شباهت را به آن دارد طبقهبندی میشود. طبعاً شباهت میتواند به عوامل متعددی از قبیل صفت، خاصیت و کاربرد بستگی داشته باشد.
به عنوان مثال قلیان کالایی است که در هیچ کجای کتاب تعرفه مذکور نیست و برمبنای شباهت کاربردی آن به پیپهای استعمال دخانیات ذیل شماره تعرفهی “۹۶۱۴۰۰۰۰” طبقهبندی میگردد.
و یا مثلاً سیگاری که از برگ کاهو درست شده شمارهای در کتاب تعرفه درباره آن وجود ندارد. کاهو در شماره (۰۷۰۵) و سیگار از توتون در شماره (۲۴۰۲) قابل طبقهبندی است. ولی کالای مورد نظر نه سیگار است نه کاهو. طبق قاعده ۴ سیگار ساخته شده از برگ کاهو به سیگار شباهت داشته و در ذیل شماره تعرفه (۲۴۰۲) طبقهبندی میشود.
قاعده ۵ طبقه بندی کالا
علاوه بر مقررات پیشگفته، قواعد زیر درمورد کالاهای آتی الذکر اجراء میگردد.
قاعدهی ۵ – الف: جلد برای دوربین عکاسی، آلات موسیقی، اسلحه، آلات رسامی، جعبهها و محفظههای مشابه که به خصوص برای جا دادن یک شئ معین یا یک مجموعه ساخته شده و قابلیت این را دارند که برای استعمال طولانی مورد استفاده قرار گیرند و با اشیایی که برای آنها درنظر گرفته شده عرضه میشوند با این اشیاء طبقهبندی میشوند، درصورتی که از نوعی باشند که معمولاً با آنها فروخته میشوند. با این حال این قاعده درمورد محفظههایی که خاصیت اساسی خود را به مجموعه میبخشند قابل اجرا نمیباشد.
تفسیر قاعدهی ۵ – الف
این قاعده فقط شامل ظروفی میباشد که:
۱- مخصوصاً برای جای دادن یک شیئ خاص با یک مجموعه اشیاء ساخته شده باشند، یعنی بهنحوی طراحی شده باشند تا مظروف را در خود جای دهند، بهعلاوه برخی از ظروف به شکل شیئای که در آنها جای میگیرند، ساخته میشوند.
۲ – برای مصرف طولانی مناسب باشند. یعنی به گونهای طراحی شده باشند که به ویژه از نظر دوام یا طول عمر بتوانند متناسب با مظروف مصرف دراز مدت داشته باشند.
این ظروف به منظور محافظت مظروف در مواقعی که از آن استفاده نمیشود، نیز بهکار میرود (به عنوان مثال، در موقع حمل و نقل یا نگهداری). این معیارها موجب میشود تا این ظروف از لوازم بستهبندی ساده قابل تشخیص باشند.
با اشیایی که برای آنها در نظر گرفته شدهاند عرضه شده باشند، حتی اگر این اشیاء برای سهولت حمل و نقل به طور جداگانه بستهبندی شده باشند. این ظروف اگر به طور جداگانه عرضه شده باشند، در شماره تعرفهی مربوط به خود طبقهبندی میشوند.
۴- از نوعی باشند که معمولاً با چنین اشیایی فروخته میشوند.
۵- خاصیت و صفت اساسی خود را به مجموع (ظرف و مظروف) ندهند.
مثال برای ظروف عرضه شده با اشیایی که برای آنها در نظر گرفته شدهاند و طبقهبندی آنها براساس این قاعده انجام میگیرد، عبارت است از:
_ جعبه و جلد برای جواهرات (شماره ۷۱۱۳)
_ جعبه برای ریشتراش برقی (شماره ۸۵۱۰)
_ جلد دوربین دوچشمی، جلد تلسکوپ (شماره ۹۰۰۵)
_ جلد، جعبه و کیف برای آلات موسیقی (شماره ۹۲۰۲)
_ جلد تفنگ (شماره ۹۳۰۳)
قاعده ۵ – ب
با رعایت مقررات قاعده “۵-الف” مذکور در فوق، ظروف محتوی کالاها چنانچه از نوعی باشند که معمولاً برای این قبیل کالاها مصرف میشوند همراه با آنها طبقهبندی میشوند با این حال وقتی که ظروف قابلیت این را داشته باشند که بهطور مطلوب و به صورتی مکرر مورد استفاده قرار گیرند این قاعده لازمالرعایه نمیباشد.
تفسیر قاعده ۵-ب
چنانچه ظروف و لوازم بستهبندی کالایی بهوضوح برای استفاده مکرر مناسب باشد و یا صفت و خاصیت اساسی خود را به مجموع (ظرف و مظروف) ببخشند، مشمول مقررات قاعده “۵-ب” میشود، پس میبایستی هرکدام از ظرف و مظروف جداگانه ذیل شماره تعرفهی خاص و صحیح خود طبقهبندی شوند. و همچنین براساس ماده ۶۱ آییننامه اجرایی قانون امور گمرکی که عنوان میدارد هرگاه کالا در ظروف غیرعادی و ظروفی که خصوصیت غالب خود را به مجموعه میدهد و یا در ظروف دارای مصرف مکرر وارد گردد، هرکدام از ظروف و مظروف جداگانه طبقهبندی و مشمول شرایط و مأخذ حقوق ورودی مربوط به خود خواهند بود. درمواردی که امکان تفکیک ظرف از مظروف نباشد، ظرف و مظروف توأمان مشمول پرداخت مأخذ حقوق ورودی بالاتر خواهند بود.
برای مثال، برخی از بشکهها یا ظروف فلزی از آهن یا فولاد برای گازهای فشرده یا مایع شده (کپسول گاز)، یا قوطی نقرهای محتوی چای یا یک کاسه تزئینی کریستال محتوی شکلات، مشمول مقررات قاعده “۵-ب” خواهند بود، بنابراین هرکدام از ظرف و مظروف فوق الذکر، جداگانه ذیل شماره تعرفهی خاص خود طبقهبندی خواهند شد.
قاعده ۶ سیستم هماهنگ شده کالا
طبقهبندی کالاها در شمارههای فرعی یک شماره در متن این شمارههای فرعی و یادداشتهای شمارههای فرعی و همچنین با انجام تغییرات لازم در قواعد فوق و با آگاهی به این که فقط شمارههای فرعی هم سطح ممکن است مورد مقایسه قرار گیرند قانوناً تعیین گردیده است. از لحاظ این قاعده، یادداشتهای قسمتها و فصلها نیز جز در مواردی که مقررات مخالفی باشد، قابل اجرا است.
تفسیر قاعده ۶
نکته: ما با ۵ قاعدهی اول به شماره تعرفهی اصلی چهاررقمی کالا میرسیم و کاربرد قاعدهی ۶ این است که شمارهی فرعی صحیح آن کالا را نیز بیابیم. ضمن رعایت اولویت طبقهبندی کالاها در شمارههای فرعی یک شماره تعرفهی اصلی چهاررقمی، برمبنای متن شمارههای فرعی و یادداشتهای شمارههای فرعی مربوط به همان فصل، به منظور طبقهبندی یک کالا ذیل یک شماره تعرفهی اصلی چهار رقمی که دو یا چند شماره فرعی یک خطی دارد باید دو یا چند شماره فرعی یک خطی همسطح، با هم مقایسه و اختصاصیترین آن انتخاب شود و اگر این شماره فرعی یک خطی، شماره فرعی دو خطی نیز داشت، آنگاه به مقایسهی شمارههای فرعی دو خطی ذیل شماره فرعی یک خطی انتخابی میپردازیم. مگر آنکه در یادداشتهای قسمتها و فصول، ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
همچنین دامنهی شمول یک شماره فرعی دو خطی نباید از دامنهی شمول شماره فرعی یک خطی که این شماره فرعی متعلق به آن است فراتر رود. و هم چنین دامنهی شمول شماره فرعی یک خطی نباید از دامنهی شمول متن شماره تعرفهی اصلی چهاررقمی فراتر رود.
به عنوان مثال، در فصل ۷۱، دامنه شمول اصطلاح”پلاتین”در یادداشت (۴-ب) فصل، متفاوت از اصطلاح “پلاتین” مندرج در یادداشت شماره فرعی همان فصل میباشد. بنابراین، بهطور خاص، برای تفسیر تعرفهی شمارههای فرعی ۷۱۱۰۱۱ و ۷۱۱۰۱۹، یادداشت ۲ شماره فرعی مورد استناد قرار میگیرد و یادداشت (۴-ب) فصل ۷۱ ملاک عمل نمیباشد.